کد مطلب:88638 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

زهد در اموری که باقی نیست











چند جمله نیز درباره زهد بگوئیم «زهادته فیما لا یبقی»، حقیقت زهد آن

[صفحه 310]

نیست كه در اذهان بسیاری رفته كه فقیر بودن و چیزی نداشتن، زهد است، زهد بیگانگی از دنیا نیست، بلكه وارستگی از دنیاست.

زهد آن نیست، كه دنیا را نداشته باشی بلكه آن است كه دنیا مالك تو نباشد، اگر مملوك و برده مال و مقام نبودم آنوقت مالك مال و منالم- اسیر نیستم، امیرم- زاهدم!

اگر به اندازه یك پیراهن كرباس بیش ندارم، و دلبستگی دارم كه اگر از دستم رود ناراحت می شوم زاهد نیستم، راغب و مایلم.

هر چه جمع كنی، باید گذاشتن و گذشتن- چیزی كه آخرش این است، از اول دل به آن مبند.

در روایتی از امام صادق (ع) آمده: «لیس الزهد فی الدنیا باضاعه المال و لا بتحریم الحلال بل الزهد فی الدنیا ان لا تكون بما فی یدك اوثق منك بما فی یدالله عز و جل»، زهد در دنیا، به ضایع كردن مال و حلال خدا را حرام كردن نیست، بلكه زهد در دنیا این است كه اعتمادت به آنچه در دست خودت است بیشتر از آنچه در دست خداوند عزوجل است نباشد (یعنی اعتماد تو به خدا و آنچه در اختیار او است بیشتر باشد، از اعتماد تو به آنچه در دست خودت است).[1].

در روایتی از مولی آمده كه: «الزهد تقصیر الامال و اخلاص الاعمال»، زهد كوتاه كردن آرزوها و خالص كردن اعمال است.[2].


صفحه 310.








    1. بحار، جلد 70، صفحه 310- میزان الحكمه، جلد 4، صفحه 252.
    2. غررالحكم، میزان الحكمه، جلد 4، صفحه 252.